[قسمت 1]
همین ÙØ±Ø¯Ø§ باید برم لاله‌ زار
دلم  واسه ØØ§Ù„ Ùˆ هواش Ù„Ú© زده
ØØ§Ù„ا  شیر٠رو کاشی‌ کاری دیگه
لابد پیر شده ØØªÙ…ا عینک زده
لابد بچه‌ ها توی پس‌ کوچه‌ هاش
بازم  Ùیلمای Ø¬ÙØªÛŒ طاق میزنن
نئون‌‌های  رو سردر٠سینما
هنوز مثل رنگین‌ کمون روشنن
هنوز  تو تئاترای اونجا میشه
نشست Ùˆ Ù¾ÛŒÛŒÙØ³â€ŒÙ‡Ø§ÛŒ بی‌†پرده دید
میشه گاهی وقتا توی کاÙه‌ هاش
صدای خوش٠شاملو رو شنید
میدونم  Ú©Ù‡ تو دود٠اون کاÙه‌ ها
هنوز Ù¾Ú† Ù¾Ú†Ù Ù…ÙØ±Ø¯Ù†Ù تختیه
هنوزم یکی داره جار میزنه
که چهارشنبه‌ ها روز خوشبختیه
[همخوان]
نگو راه دوره نگو چاره نیست
چمدون٠دلتنگیامو بیار
نگو اون خیابون دیگه دود شد
همین ÙØ±Ø¯Ø§ باید برم لاله‌ زار
Ù…Ú¯Ù‡ میشه رؤیا رو از ما Ú¯Ø±ÙØªØŸ
مگه میشه این آرزوها رو کشت؟
گذشته گذشته ولی بعد از این
نگو میشه آینده‌ی ما رو کشت
[قسمت 2]
همین ÙØ±Ø¯Ø§ باید برم لاله‌ زار
جوونیم توی اون خیابون گذشت
همه عمرمون توی آتیش بود
Ú©ÛŒ â€ŒÚ¯ÙØªÙ‡ Ú©ÛŒ Ú¯ÙØªÙ‡ Ú©Ù‡ آسون گذشت؟
Ú©ÛŒ Ú¯ÙØªÙ‡ کسی ما رو مثل یه مشق
توی Ø¯ÙØªØ± روزگار خط نزد؟
Ú©ÛŒ Ú¯ÙØªÙ‡ یه ØªÙ‚ÙˆÛŒÙ…Ù Ù†ÙØ±ÛŒÙ† شده
به دنیای ما Ø±Ù†Ú¯Ù ÙˆØØ´Øª نزد؟
منو از دل اون خیابون بپرس
منو از همون خاطرات٠عزیز
از اون روزگاری که خوشبختی رو
میشد دید تو یه استکان روی میز
منو از صدای پر از سرخوشیم
تو قبل از هجوم٠شب و عربده
منو از همون لاله‌ زاری بپرس
که دل واسه‌ی دیدنش لک زده
[همخوان]
نگو راه دوره نگو چاره نیست
چمدون٠دلتنگیامو بیار
نگو اون خیابون دیگه دود شد
همین ÙØ±Ø¯Ø§ باید برم لاله‌ زار
Ù…Ú¯Ù‡ میشه رؤیا رو از ما Ú¯Ø±ÙØªØŸ
مگه میشه این آرزوها رو کشت؟
گذشته گذشته ولی بعد از این
نگو میشه آینده‌ی ما رو کشت