[قسمت 1]
اگه این آخرین شعره اگه این آخرین آهنگ
بازم میخونم از شوق٠یه دنیای بدون جنگ
اگه این آخرین راهه اگه این آخرین پرده
منو با بوسه ای بسپار به یه دنیای بی برده
واسه تو باقی میزارم نهال٠سبز رویامو
امید٠با تو برگشتن به شهر آرزوهامو
واسه تو باقی میزارم جای خالیمو تو رگبار
نگاه بی قرارم رو تو عکس٠قاب رو دیوار
[همخوان]
منو گم کن تو آغوشت که نامیرا بشم با تو
بنوشم جرعه به جرعه بهار٠توی چشماتو
صداهام میمونه بعد از من بازم دستاتو میگیرم
تو اونقدر زندگیم بودی که با مرگم نمیمیرم
[قسمت 2]
اگه این آخرین برگه اگه این ÙØµÙ„٠پاییزه
شریک٠این شرابی باش که تو گیلاسا میریزه
اگه این آخرین Ù„ØØ¸Ù‡ اگه این آخرین روزه
بزار اون جنگلی باشم که مغرورانه میسوزه
همه روزای تبعیدو کنار تو Ø³ÙØ± کردم
پناه Ù„ØØ¸Ù‡ هام بودی من از تو برنمیگردم
چشات معنای آرامش نگاهت سرزمینم بود
همیشه مؤمنت بودم که لبخند تو دینم بود
[همخوان]
منو گم کن تو آغوشت که نامیرا بشم با تو
بنوشم جرعه به جرعه بهار توی چشماتو
صداهام میمونه بعد از من بازم دستاتو میگیرم
تو اونقدر زندگیم بودی که با مرگم نمیمیرم