؛{مقدمه: John Marston}؛
I don't know what the hell's gotten in you crazy bastards or what else was done to you but... I'm going to get help... stay calm... as calm as you can see this both of you seem to have gotten a little excited...
؛{قسمت ۱: سهراب ام جی}؛
ØØ§Ù„ا میاد اقا با من دست میده سلام
میگه ام جی تو همون لشی هستی که الان
میخوام نزدیکش نیام، ولی اینی که هستم
باز بهتر از اونیه که غینیه رسما
یا اونایی Ú©Ù‡ Ø±ÙØªÙ† Ùˆ بینیو بستن
مثه تازه عروسای سینی به دستن
این چاقالا جدیدن
یه کارایی میکنن Ú©Ù‡ من تا ØØ§Ù„ا ندیدم
اره بابای عزیزم
تو Ú¯ÙØªÛŒ نمره Û²Û° رو میدی بم
الان میگی عمرا نیست امیدی بهت
چون شنیدی که میگن سهراب هر کجا میره
چشما تنگ و باریکه
کل عصر و خوابیده
همش از خماریه
چرا هر ۲ ثانیه
منگ و قاطیه
ØØªÙ…ا برگ Ùˆ چاقیده
یا که سنگو سابیده
مثه گچ دیوار لش بی آر
میترسیم دیگه نشه بیدار
؛{همخوان: مهراد هیدن}؛
پدر من بد منو نگاه میکنه پدر من
پدر من بعدش منو صدا میکنه پدر من
میگه تو که بیکاری
تا لنگه ظهر که میخوابی
پدرم ببخش ولی من از دست Ø±ÙØªÙ…
پدر من بد منو نگاه میکنه پدر من
پدر من بعدش منو صدا میکنه پدر من
میگه تو که بیکاری
تا لنگه ظهر که میخوابی
پدرم ببخش ولی من از دست Ø±ÙØªÙ…
؛{قسمت ۲: علیرضا جی جی}؛
ÙÚ© میکنم بد بار اومدم
هر بار اومدم خونه لخت انگار از بار اومدم
بهم میگی باهات کم را اومدم؟
بدبخت باهات ۱۰ بار اومدم
Ø±ÙØªÛŒÙ… باهم کلانتری
هر چیم خواستم ØØ§Ù„ا برام خرید
الان ولی دیگه Ø§ÙØªØ§Ø¨ÛŒ Ù†ÛŒ
زندگی تلخه اما کاÙÛŒ Ù†ÛŒ
چون من دیگه مردم و ریش دارم
درو ورم همه زردن و نیش دارن
ولی جی جی زنبور میزنه
هاها Ú¯Ø±ÙØªÛŒØŸ زن بور میزنه
منم اینو میدونم
تهران اینه و اینجا دیوونن
ملت هر شب بیرون میمونن
و باهم دیگه اینو میخونن پدر من
؛{همخوان: مهراد هیدن}؛
پدر من بد منو نگاه میکنه پدر من
پدر من بعدش منو صدا میکنه پدر من
میگه تو که بیکاری
تا لنگه ظهر که میخوابی
پدرم ببخش ولی من از دست Ø±ÙØªÙ…
پدر من بد منو نگاه میکنه پدر من
پدر من بعدش منو صدا میکنه پدر من
میگه تو که بیکاری
تا لنگه ظهر که میخوابی
پدرم ببخش ولی من از دست Ø±ÙØªÙ…
Ø›{Ù‚Ùلاب: John Marston}Ø›
Abigail... teach the boy right from wrong... stop biting chunks out of people... I'll be back as soon as I can...
؛{پل ۱: مهراد هیدن}؛
گیج و ویج تویه دایره
میچرخم مثه پرگار
دستامو Ø³ÙØª بگیر
چون الان لبه پرتگام
امروزم وصله به دیشب
خسته چت خوابم میاد
ولی این چشا بسته نمیشن
ØØ§Ù„ نمیکنم Ø§ÙØªØ§Ø¨ اومده بیرون باز
موندن خونم از دیروز باهام
باز Ø±ÙØªÛŒ شدم ÙØ§Ø² منÙÛŒ
با اون لیوان و با اون سیگاره توش
ØµØ¨Ø ØªØ§ ØµØ¨Ø Ø¨ÛŒØ¯Ø§Ø±ÛŒ Ø±ÙˆØØªÙˆ میشکاÙÛŒ
میخوابی روز و چیواسو بلوز
واسه همینه که عکست تو آینه وا میره
باریک و خالی و تاریکه
؛{قسمت ۳: سیاوش سیجل}؛
ظهر پا میشم دیگه نیست بابایی
بگه هیس لالایی میزنم ریت با چایی
ØØ§Ù„ میکنم با زندگیم مثه
Ùوتبالیست با لایی چون دنیا خوبه
دورم ۲ تا بوره
نمیخوام پاشم صبا زوره
تا تو لواسون، لب اسون
میدن برنامه ۹ ماه جوره
پدر من، پسرتم
گیراتو بکن یه ذره کم
ارتیستم پاش وا میستم
اینقد بد نیست که سره جمع
میدونم زندگیم جهنمه
ولی اینقد ÙÙ† دورمه اینجا هوا خنکه
دو رگه، میان میندازن لبامو لکه ههه
مست و لش و چت و ولگردم
درس و مشق و یهو ول کردم
ØØ¯ Ùˆ مرزو دیگه رد کردم
تو ترس و لرز و پایه دل دردم
پاس بده یه کام، صا٠مثه بکام
اینقد بکشم خواب بره چشام
پدر ببخش منو
یه روزی میبینیم که تش همو
؛{پل ۲: مهراد هیدن}؛
بابایی یاد روزایی که میخوندی لالایی
بابایی ما پایینیم و تو اون بالایی
بابایی یاد روزایی که میخوندی لالایی
بابایی بابایی بابایی
بابایی یاد روزایی که میخوندی لالایی
بابایی ما پایینیم و تو اون بالایی
بابایی یاد روزایی که میخوندی لالایی
بابایی بابایی بابایی
؛{پایانی: مهراد هیدن}؛
پدر من بد منو
پدر من بد منو نگاه میکنه
پدر من
پدر من بد منو نگاه میکنه
پدر من بد منو نگاه میکنه
پدر من بد منو نگاه میکنه